برای “تغییر همه چیز”، هیچ چیزی به ارزانی، نیرومندی و فراگیری هوش وجود ندارد. آیندهٔ همهٔ صنایع دیجیتالی است و این آینده از آن چیزی که فکر میکنید به شما نزدیکتر است. عصر دیجیتال به برهه‌ای از تاریخ اطلاق میشو که در آن استفاده از فناوری دیجیتال در سرتاسر دنیا رایج شده و وابستگی بشر به این دست فناوری به بالاترین حد خود تا به امروز رسیده است، عصری که فناوری دیگر توانمند ساز نیست، بلکه همه چیز است. اصلی‌ترین ویژگی‌های این عصر: داده محوری، نوآوری محوری، تجربه محوری، پلتفرم محوری، الگوریتم محوری و اکوسیستم محوری هستند.

اما، چرا هوشمند سازی کسب و کار؟

  1. روش های پیشین پاسخگوی مسائل امروزی نیست
  2. تهدید کسب و کار های نو ظهور
  3. روندهای جدید و نوظهوردر کسب و کارها
  4. جلوگیری از اشتباهات گذشته. یک اشتباه را تا کی می خواهید تکرار کنید؟
  5. مستند و شفاف سازی. مستندات به شفافیت کمک می کند.
  6. کارمندان را می توان به آگاهی و تجربه گذشته مجهز کرد.
  7. در نهایت تصمیمات درست را میتوان گرفت.

هوشمندی کسب و کار یعنی فرآیند بالا بردن سوددهی سازمان در بازار رقابتی با استفاده هوشمندانه از اطلاعات موجود در سازمان در فرآیند تصمیم‌گیری تعریف شده است.

هوشمندی سازمانی به افراد در هر سطحی از یك سازمان اجازه می دهد كه به اطلاعات دسترسی یافته، تعامل داشته و آنها را تحلیل كنند تا كسب و كار را مدیریت كرده، بازدهی را ارتقاء داده، عوامل موفقیت را كشف و به صورتی كارا عملیات سازمانی را تحقق بخشند. امروزه در سازمان های پیشرو مباحث برنامه ریزی جامع، مدیریت زنجیره تامین، مدیریت ارتباط با مشتری در کنار هوشمندی کسب و کار دیده می شوند. سازمانهای هوشمند، راهبرد رقبا را بهتر و سریعتر پیش بینی و تحلیل کرده، از شکستها و موفقیتها درس می گیرند. سیستم های هوشمندی کسب و کار، امکان استخراج الگوهای عملکردی و رفتاری از داده های موجود در مراکز داده را فراهم می نمایند. این الگوها در تهیه گزارشات به منظور تصمیم سازی راهبردی و برنامه ریزی به مدیران کمک می نمایند. از جمله کاربردهای سیستم های مبتنی بر هوشمندی کسب و کار را می توان استخراج و تحلیل داده ها از منابع متعدد نظیر سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان، مدیریت ارتباط مشتری، مدیریت زنجیره تامین، چرخه اتوماسیون اداری و اطلاعات بازار کسب و کار به منظور شناسایی الگوها و تشخیص مسائل عنوان نمود.

موضوع هوشمندی کسب و کار ابرازهای مدیریت پایگاه داده و ابزارهای گزارشگیری آماری مطرح به سمت فناوری داده کاوی نوین گرایش پیدا کرده اند. آنها غالباً متکی بر نرم افزار مدیریت پایگاه داده (DBMS) و به ابزار مکملی جهت تحلیل و الگو یابی مجهز شده اند. این سیستم ها دسترسی به حجم عظیمی از داده ها بصورت متراکم، فیلتر شده و طبقه بندی شده را فراهم می سازند این داده ها برخلاف محتویات پایگاه داده، پردازش شده و به اطلاعات تبدیل می شوند. به همین دلیل فرآیند تصمیم سازی براساس این اطلاعات آسان تر و امکانپذیر است.

هوش کسب و کار می‌کوشد با استفاده از تکنیک‌های پیشرفته ارزیابی و تحلیل داده‌ها، مفهوم یا معنایی را از دل آن‌ها بیرون بکشد. هوش کسب و کار به‌ معنای تعریف کردن «بافت» و Context برای داده‌هاست. فناوری «هوشمندی کسب و کار» مدیران و تصمیم‌گیرندگان را در تصمیم‌سازی یاری می‌دهد. هوش کسب و کار را می‌توان تعبیر دیگری برای یک اصطلاح فنی و شناخته شده به نام Data Mining (کند و کاو داده‌ها) دانست. در حالی که اصطلاح Data Mining به جنبه تکنیکی و به فنی فناوری مورد بحث اشاره می‌کند، هوش کسب و کار به جنبه‌های مدیریتی، اقتصادی و کاربردی آن می‌پردازد و صد البته ابزارها و راهکارهای هوش کسب و کار از جنس ابزارها و راهکارهای Data Mining هستند. تفاوت اساسی میان این دو تعبیر این است که فناوری هوش کسب و کار، معنا بخشیدن به داده‌ها و آسان نمودن تصمیم‌سازی را در قالب سایر راهکارهای کسب و کار هم‌چون CRM، ERP، SCM جستجو می‌کند در حالی که Data Mining زیربنای این بحث است و نگاهی کلی به مسأله جمع‌آوری، سازماندهی و تحلیل اطلاعات دارد.