تبلیغات هنر ساخت تیزر و یا طراحی آگهی نیست. فیلمسازان و طراحان متخصص تبلیغات نیستند، بلکه صرفا پس از اینکه سیاست‌های تبلیغاتی مشخص شد آنها آن را اجرامی‌کنند. عباس فاقدی

مهمترین اتفاق در هر کمپینی ایجاد یک مفهوم اصلی تاثیرگذار به عنوان هسته مرکزی پیام می باشد.تا کلیه طرح ها حول محور آن شکل گیرد. رسیدن به مفهوم اصلی و تاثیر گذار کار ساده ای نیست ،نیازمند تحقیق ، ایده پردازی ، جلسات متعدد طوفان ذهنی و بررسی و تحلیلی رقبا و بازار است. به جرات می توان گفت که این مفهوم (کانسپت) است که هویت یک برند را شکل و آنرا در ذهن مخاطبان ثبت و تقویت می کند.

مگر می شود یک کمپین تبلیغاتی ، برنامه بازاریابی و یا برنامه برندسازی را بدون خلاقیت پیش برد. ما در این بخش با نوآوری در این مسیر سخت ایده پردازی و تولید خلاقیت مینماییم.که هدف تکراری نبودن ،کارا بودن می باشد.

مهمترین تفاوت تبلیغات علمی با تبلیغات سنتی در پنج ویژگی زیر است:

  1. در تبلیغات علمی، قبل از تولد هر محصول یا خدمتی، سنجش مستقلی از شرایط آن محصول و خدمت در بازار و همچنین در مورد رقبای آنها صورت می گیرد.
  2. هدفها و استراتژیهای کمپین از میان نتایج تحقیق بازار و آسیب شناسی محصول، استخراج می شوند و اجرای برنامه ریزی هدفمند )کمپین (براساس دستاوردهای علمی تحقیقی بازار یا سنجش ذخیرهٔ ذهنی انجام می شود.
  3. تبلیغات برپایهٔ کمپین علمی تبلیغاتی، اثربخش است، یعنی قطعا به فروش محصول یا خدمت منجر می شود، در حالی که بسیاری از فعالیتهای تبلیغاتی غیر علمی نه تنها اثربخش نیستند و به فروش محصول یا خدمت منجر نمی شوند، بلکه در بسیاری از موارد علاوه بر هدررفتن بودجهٔ تبلیغات، به جای تأثیر مثبت، به ضد تبلیغ تبدیل می شوند و اثر منفی دارند.
  4. در کمپین علمی، برنامه ریزی تبلیغات براساس روشهای علمی اثبات شده در میدان عمل انجام می شود و مانند هر حوزهٔ علمی دیگری تحولات آینده را با استفاده از نظریات و ابزار علمی، پیش بینی می کند. در حالی که در تبلیغات سنتی، پیش بینی برای آیندهٔ محصول و بازار، وجود ندارد.
  5. در کمپین تبلیغاتی به دلیل اطمینان از نظریات و روشهای علمی اثربخش، نتایج تبلیغات، ضمانت می شود، درحالی که در تبلیغات غیر علمی، مشاور یا دفتر تبلیغاتی به دلیل بهره گیری از روشهای سنتی، هرگز برای موفقیت طرح خود، ضمانتی را به صاحب محصول یا خدمات نخواهد داد.

در طراحی برنامه‌های تبلیغاتی مدیران بازاریابی باید پنج تصمیم مهم بگیرند : (مدل 5M )

هدف Mission : هدف ما از تبلیغات چیست ؟
بودجه Money : چقدر می‌توانیم خرج کنیم ؟
پیام Message : چه پیامی را باید ارسال کنیم ؟
رسانه Media : از چه رسانه‌ای باید استفاده کنیم ؟
سنجش نتایج Measurement : چگونه باید نتایج برنامه‌ را اندازه گیری کنیم ؟
این تصمیم‌‌ها به طور خلاصه در شکل زیر ارائه شده است.